|
گرانيها حول شرايط اقتصادي سينماي ايران و بحران مخاطب با شروع رقابتهاي جام ملتهاي اروپا، المپيك لندن و در ادامه ماه مبارك رمضان، وارد فاز تازهاي ميشود؛ اگر تدبيري انديشيده نشود. چرا كه اين رويدادها به شدت روي مخاطب سينمارو تأثيرگذار خواهد بود، در گزارش امروز نظر غلامرضا موسوي و سعيد حاجيميري 2 تن از تهيهكنندگان سينماي ايران را جويا شدهايم، موسوي معتقد است كه با تكيه بر برنامهريزي درست و طراحي يك مجموعه تبليغاتي ميتوان اكران تابستاني خوبي را رقم زد. گرچه حاجيميري معتقد است، فضاي عمومي جامعه اساساً بخاطر مشكلات معيشتي چندان تمايلي به سينما رفتن ندارد و اگر اين رويدادها هم با اكران تابستان همزمان نبود، باز هم فصل پر رونقي براي سينما رقم نميخورد.
غلامرضا موسوي تهيهكننده سينما در همين رابطه به «بانيفيلم» ميگويد: در حال حاضر فضاي سينماي ايران خوب نيست و عدم اقبال عمومي از سينما در اكران ماههاي اخير به خوبي بيانگر اين نكته است، ضمن اينكه تهيهكنندگان فيلمهايي كه ميتواند به جذب مخاطب كمك كند نيز عملاً ترجيح دادهاند كه فيلمشان را اكران نكنند.
وي اينگونه ادامه ميدهد: اين اتفاق دلايل متعددي دارد كه يكي به فضاي موجود سينماي ايران بر ميگردد، به همين جهت است كه فيلمهايي كه ميتوانند گيشه خوبي داشته باشند به سمت اكران نميروند. اگر به فيلمهاي اكران شده و نيز فيلمهايي كه قرار است اكران شود، نگاهي بيندازيد، متوجه ميشويد كه اين فيلمها از نظر جذب مخاطب زير متوسط هستند، البته به جز يك مورد كه به نظر ميرسد، فيلم «خوابم ميآد» (رضا عطاران) باشد.
از سوي ديگر مسابقات فوتبال ميتواند جواناني را كه سينما رو هستند، خانهنشين كند و اين اتفاق ضريب بيشتري براي شرايط نامناسب فعلي ايجاد ميكند، ضمن اينكه عدم ارائه فيلمهاي خوب و تبليغات گران باعث ميشود تا اگر فيلمي هم اكران شود نتواند اقبال چنداني پيدا كند.
موسوي با تأكيد بر برنامهريزي دقيق و درست براي برون رفت از شرايط فعلي، به اين مهم اشاره ميكند: اگر برنامهاي دقيق طراحي شود كه متأسفانه سينماي ايران فاقد چنين برنامهاي است، قطعاً به نتيجه بهتري خواهيم رسيد. متأسفانه مسؤولان صنوف دولتي در اين زمينه هيچ برنامهاي ندارند و فقط شعار ميدهند. اگر برنامهاي در كار باشد، ميتوان با تبليغات گسترده و جلب توجه مخاطب نسبت به سينماي اكران و نيز اكران فيلمهايي كه ميتوانند با مخاطب ارتباط خوبي برقرار كنند، گامي برداريم كه از شرايط يأسآلود كنوني گذر كنيم. برنامهريزي براي اكران بايد شامل يك كمپينگ برنامه يا يك مجموعه برنامه باشد كه چگونگي تبليغات، اكران و... فيلم در آن لحاظ شده باشد و راههاي مختلفي را بايد طراحي و آن را به صورت يك مجموعه واحد اجرا كرد يعني اگر هر بخش را به تنهايي اجرا كنيم ميتواند قابل قبول باشد، اما جوابگو نيست. اصولاً تبليغات در شرايط امروز دنيا، به صورت يك مجموعه اجرا ميشود يعني اينگونه نيست كه در مورد بحث تبليغات شما فقط به يك شاخه از تبليغات فكر كنيد و برايش برنامه داشته باشيد، گر چه در كنار اين ماجرا اقدامات ديگري هم لازم است، به عنوان مثال شايد تهيهكنندهاي تشخيص دهد كه در مقطعي از نمايش فيلمش، تمام سانسهايش را بليت نيمبها بفروشد، يا شايد نياز به اين باشد كه هنرمندان سينما همگي دست به دست هم بدهند و براي كشاندن تماشاگر به سينما تبليغات كنند و جلوي سينماها از مخاطبان پذيرايي كنند.
اين تهيهكننده سينما معتقد است كه با توجه به شرايط نامناسب اكران بهار و در ادامه همزماني اكران تابستان با مسابقات جام ملتهاي اروپا و المپيك لندن اگر برنامهريزي درستي به شكل يك مجموعه طراحي گردد و در ضمن فيلمهاي گيشهداري هم اكران شود، ميتوان تابستان خوبي را براي سينماي ايران رقم زد. در غير اين صورت با توجه به شرايط بدي كه با آغاز سال جديد شروع شده، هر روز بدتر از روز گذشته خواهد شد.
وي ميگويد: مشكل ما اين است كه برنامه نداريم، اگر برنامه داشته باشيم ميتوانيم با هر اتفاقي مبارزه مثبت كنيم. متأسفانه دوستان ما تصور ميكنند كه با برگزاري فلان شورا و جلسات و تشكيل يك سازمان مشكلات سينما حل ميشود، در صورتي كه مشكلات سينما فقط با برنامهريزي حل خواهد شد. فقط با همدلي و اتحاد مجموعه سينماي ايران است كه ميتوانيم از شرايط فعلي رهايي پيدا كنيم يعني همه در كنار هم و به دور از مسئوليتها و اختلافات و... به وحدت و يگانگي برسيم و در ادامه برنامه نيز ارائه كنيم. در غير اين صورت آينده سينماي ايران به اين سمت خواهد رفت كه تا دولت پول ندهد، فيلمي ساخته نميشود. تجربه هم نشان داده كه اين فيلمها نميفروشد و اين وسط سالنهاي سينما به دليل نيامدن مخاطب با مشكل جدي روبرو خواهد شد.
اما سعيد حاجي ميري يكي ديگر از تهيهكنندگان سينماي ايران ميگويد: آشفتگياي كه در مديريت سينما چه دربخش دولتي و چه دربخش صنفي وجود دارد و عدم يكپارچگي مسئولان و در مجموع خود سينما به اين شرايط دامن زده است. شما نگاه كنيد نهادهايي مانند شهرداري، سازمان تبليغات، ارشاد، تلويزيون و ... در اين عدم يكپارچگي بسيار مؤثر بودهاند.
وي ميگويد: در حال حاضر سينما شرايطي دارد كه فقط ميتواند علائم حياتي اوليهاش را حفظ كند، در غير اين صورت اين توقع كه مسؤولان بيايند وهمت كنند و اين آسيب را از بين ببرند، كمي غيرواقعبينانه است. چه كسي قرار است اين تصميمات را اتخاذ كند؟ يعني كساني كه متولي اين امر هستند جز اينكه يك سري حرفهاي قشنگ بزنند، چه اقدام عملي را انجام دادهاند؟ ضمن اينكه هميشه كليت سينما متأثر از روحيه حاكم بر جامعه بوده است.
وي با مؤثر دانستن شرايط اقتصادي مردم در گرايش به سمت سينما، ميگويد: مردم در حال حاضر بيشتر درگير مسايل مربوط به گراني و به شدت نگران مسايل روزمره خودشان هستند، يعني در شرايط موجود، سينما مسئله اول مردم نيست، مردم زماني به فكر سينما ميافتند كه نشاطي داشته باشند و از مشكلاتشان فراغت پيدا كنند. در نتيجه همه چيز به فيلم خوب يا بد برنميگردد و مشكلات معيشتي مردم به شدت تأثيرگذار است، ضمن اينكه وقايعي مانند توقف اكران دو فيلم در اكران نوروزي امسال نيز يك دلزدگياي در مردم ايجاد كرده است. از سوي ديگر كيفيت فيلمها نيز به شدت افت كرده است و چند فيلم با كيفيت هم عمدتاً توليد بخش دولتي هستند و مأموريتهاي دولتي را دنبال ميكنند.
به عقيده من حتي اگر تابستان امسال با جام ملتهاي اروپا و المپيك لندن هم همزمان نبود، تصور نميكنم كه با فصل چندان پر رونقي روبرو بوديم.وي با توجه به تمامي اين شرايط، نقش تبليغات براي فيلمها را بسيار مؤثر ميداند: در حال حاضر تبليغات بسيار خوبي براي يكي دو فيلم روي پرده شده است، اما چرا مردم باز به سينما نميروند؟ يعني اين دلمردگي ناشي از شرايط اقتصادي مردم باعث ميشود، حتي اگر فيلمهاي پرمخاطبي هم اكران شود، از دست بروند.
اين تهيهكننده سينما در پايان بر اين باورست: ابر و باد ومه و خورشيد و فلك بايد در كار باشند تا سينما به شرايط مطلوب برگردد. فقط با يكي از اين عوامل نميتوان به نتيجه رسيد، ما داريم فقط راجع به يك عامل صحبت ميكنيم: فيلم خوب و جذاب؛ اينجا بايد مثال درشكه چند اسبه را زد، اگر يكي از اين اسبها بدود و ديگر اسبها فقط ايستاده باشند، اين درشكه دور خودش ميچرخد و راه نميافتد.
اگر من در شرايط فعلي فيلم «پسرآدم، دخترحوا» را آماده اكران داشتم، هيچگاه آن را اكران نميكردم، اساساً نه فقط در تابستان، بلكه فعلاً دست نگه ميداشتم. چون شيب جامعه به سمتي نيست كه به سينما بيايد و شيب معكوسي دارد.
حقوق ماهيانه بسياري از افراد طبقه متوسط جامعه، بين 500 تا 700 هزار تومان است، در حاليكه امروز خط فقر، زير 5/1 ميليون تومان حقوق ماهيانه است، يعني مردم صبح تا شب درگير اين موضوع هستند كه چگونه با اين حقوق محدود زندگيشان را اداره كنند. اين مخاطب چه انگيزهاي براي سينما رفتن دارد؟ بحث من اين نيست كه سينما ارزان يا گران است، ميخواهم بگويم در چنين شرايطي مخاطب ديگر دليلي براي سينما رفتن ندارد، در حاليكه قشر متوسط جامعه است كه سينما را سرپا نگه ميدارد، نه قشر مرفه جامعه؛ به همين نسبت نيز ممكن است در بخش ديگري از جامعه، به لحاظ سياسي سمپاتيهايي وجود داشته باشد. در مجموع تصور ميكنم فضاي عمومي جامعه، تمايلي براي سينما رفتن ندارد و عوامل بيروني هم كمك ميكند كه اين حال بد (در ارتباط با سينما) تداوم پيدا كند.
نظرات شما عزیزان:
سلام حمید جون، لینک شدی، یادت نره بازم بیا پیشمون.gif)
.gif)
ارسال توسط حمیدرضا صادقی
آخرین مطالب